فرآيند رندر كردن موم از پيله، بره موم و ساير اقلام موجود در شانه زاد و ولد، فرآيندي دشوار است. تمام اين عناصر اضافي قبل از تميز كردن موم بايد فيلتر شوند. براي انجام اين كار، بيشتر زنبورداران موم را در گوني هاي كرفس قرار مي دهند، صفحات پرس را در بين آنها چيده و كل كار را گرم مي كنند تا موم ذوب شود. هنگامي كه موم ذوب شد، صفحات را فشار مي دهند تا موم باقي مانده در صمغ زاغه آزاد شود و سپس موم از بالاي آن صاف مي شود.
موم حاصل از اين فرآيند معمولاً واقعاً تيره است. اگرچه بسياري از ذرات بزرگتر بره موم، پيله و صمغ زاغه اي در اين فرآيند حذف مي شوند، اما ذرات ميكروسكوپي همچنان باقي مي مانند. با گذشت زمان، اين قطعات در واقع موم را رنگ ميكنند، بنابراين حتي فيلتر كردن موم فقط كمي آن را روشن ميكند.
اگرچه ممكن است مانند موم زرد رنگ ظاهر و بوي خوبي نداشته باشد، اما كاربردهاي مورد علاقه خود را دارد. براي پوشش هاي چوبي تيره تر واقعا خوب كار مي كند. موم روشن مي تواند با گذشت زمان يك اثر "لعاب" داشته باشد كه هنگام استفاده از موم رنگ تيره كاهش مي يابد. روي چرم هاي تيره تر نيز به خوبي كار مي كند. من از موم تيره خود براي حالت دادن و جلا دادن به كفش هايم استفاده مي كنم. ما همچنين مقداري موم تيره به آهنگر محلي عرضه مي كنيم. او تيره ترين مومي را كه ما داريم ترجيح مي دهد، زيرا از آن براي مهر و موم كردن و محافظت از قطعات آهن فرفورژه خود استفاده مي كند.
موم سفيد
قبل از اينكه وارد نقاشي انكوستيك شوم، به جز موم زرد از هيچ چيز ديگري استفاده نمي كردم. من عاشق رنگ، عطر، همه چيز بودم! بنابراين، وقتي شروع به ساخت اولين دسته از رسانههاي محرك كردم، از چيزي كه در دست داشتم استفاده كردم. فكر كردم كه ميتوانم رنگ زرد را بخشي از ظاهر «امضاي» خود كنم. اشتباه! جداي از مهارت هاي نادرست من به عنوان يك هنرمند غم انگيز، وحشتناك به نظر مي رسيد. رنگها گل آلود بودند و آنطور كه تصور ميكردم جريان نداشتند، بنابراين تحقيقاتي در مورد موم «سفيد» انجام دادم. اميد من اين بود كه بتوانم خودم مقداري از رنگ را از موم پاك كنم. ابتدا سعي كردم آن را زير نور آفتاب سفيد كنم. اين كار مي كند، اما فقط تا حدي. خورشيد رنگ موم را روشن ميكند، اما وجود تكههاي ميكروسكوپي از بره موم، صمغ زاغهنشين و احتمالاً عسل رنگي را اضافه كرد كه نميتوان آن را به طور كامل توسط خورشيد سفيد كرد.