برودكامب به مرور تيره مي شود ، به دليل پيله هاي خالي و پوست لاروي ريخته شده در سلول ها ، همراه با ديگر زنبورها به طور پيوسته از بين مي روند و در نتيجه زنبورداران هنگامي كه روي چارچوب ها ديده مي شود "لكه سفر" ناميده مي شود. شانه عسل لانه زنبوري در "سوپرها" كه براي پرورش ماهي استفاده نمي شود (به عنوان مثال با قرار دادن محروم كننده ملكه) به رنگ روشن باقي مي ماند.
زنبورهاي متعدد ، به ويژه Polistinae و Vespinae ، به جاي موم شانه هاي شش ضلعي بسته بندي شده از كاغذ مي سازند. در برخي گونه ها (مانند Brachygastra mellifica) ، عسل در لانه ذخيره مي شود ، بنابراين از نظر فني يك لانه زنبوري كاغذي شكل مي گيرد. با اين حال ، اصطلاح "لانه زنبوري" اغلب براي چنين سازه هايي استفاده نمي شود.
هندسه لانه زنبوري
اطلاعات بيشتر: الگوهاي موجود در طبيعت
محورهاي سلولهاي لانه زنبوري هميشه تقريباً افقي هستند و قسمت باز آن از انتهاي پشتي بالاتر است. انتهاي باز يك سلول معمولاً به عنوان بالاي سلول و انتهاي مخالف آن به عنوان قسمت پايين سلول شناخته مي شود. سلولها كمي به سمت بالا ، بين 9 تا 14 درجه ، به سمت انتهاي باز شيب دارند.
دو توضيح احتمالي وجود دارد كه چرا لانه زنبوري بيش از هر شكل ديگري از شش ضلعي تشكيل شده است. اول ، كاشي كاري شش ضلعي يك پارتيشن با سلولهاي هم اندازه ايجاد مي كند ، در حالي كه محيط كل سلولها را به حداقل مي رساند. اين مورد كه در هندسه به عنوان حدس زنبوري معروف است ، توسط يان بروشك ارائه شد و بعدها توسط توماس هيلز اثبات شد. بنابراين ، يك ساختار شش ضلعي از كمترين مواد براي ايجاد يك شبكه از سلول ها در يك حجم معين استفاده مي كند. دليل دوم ، كه توسط دارسي ونتورث تامپسون ارائه شده است ، اين است كه اين شكل به سادگي از فرآيند جمع آوري سلول هاي مختلف توسط زنبورها ناشي مي شود: تا حدودي شبيه شكل هاي مرزي ايجاد شده در زمينه اي از حباب هاي صابون است. در تأييد اين امر ، وي خاطرنشان مي كند كه سلولهاي ملكه ، كه به صورت جداگانه ساخته شده اند ، نامنظم و توده اي هستند و هيچ تلاشي براي كارآيي ندارند.